سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و روایت شده است که دو مرد را نزد او آوردند که از مال خدا دزدى کرده بودند : یکى از آن دو بنده بود از بیت المال مسلمانان ، و دیگرى در ملک مردمان . فرمود : ] امّا آن یکى از مال خداست و حدّى بر او نیست چه مال خدا برخى از مال خدا را خورده ، و امّا دیگرى بر او حدّ جارى است و دست او را برید . [نهج البلاغه]

تا کرببلا هست زمین را عشق است


 ای دونه دونه دونه نون و پنیرو پونه

قصه بگم براتون قصه عاشقونه ؟

یه وقت نگین دروغه یه وقت نگین که وهمه

اون که قبول نداره نمی تونه بفهمه !

بریم به اون فصلی که اوج گرمی ساله

ماجرای قصه مون داخل یه کاناله

کانالی که تو او این دشت مثل قلب زمینه

دورو بر این کانال پر از میدان مینه....

اونجا که ?? نفر کنار هم خوابیدن

ببین چقدر قشنگن تمامشون شهیدن

یکی ازش خون میره ببین چقدر ارومه

فکر می کنم که دیگه کار اونم تمومه

مجتبی پا نداره سر علی شکسته

مجید دمر افتاده کریم به خون نشسته

گلوله و گلوله انفجار و انفجار

 پاره های بچه ها قاب شده روی دیوار....

صورت مهدی رفته مصطفی سرنداره

رضا نعره می کشه خیز برو خمپاره

الو الو کربلا پس نخودا چی شدن؟

یاور ? به گوشم بچه ها قیچی شدن

کربلا کبوترا از تو قفس پریدن

ما اذوقه نداریم مهمونا سر رسیدن

کربلا جون به گوشی ؟ جواب بده برادر

بی سیم اینطور جواب داد الو به گوشی یاور؟

چیزی نداریم که تا سر سفره بزاریم

یاور ? به گوشی؟ دیگه غذا نداریم

رضا منو نیگا کرد صورتشو تکون داد

بغضی کردشو بیسم از توی دستش افتاد

عجب کربلائیه نشون به اون نشونه

عطش نعره می کشه ? روزه تشنمونه!

?روزه که می جنگیم کشته می شیم می میریم

بیسیم می گه :(عقب گرد)ولی عقب نمی ریم

رضا تشنه وزخمی به زیر نور افتاب

من از پی گلوله دنبال یه قطره اب

هیچی پیدا نکردم خسته شدم نشستم

برای چند لحظه ای هردو چشامو بستم

دیدم که توی باغی شهیدامون نشستن

می خندن و می خونن درهای باغ رو بستن...

عجب باغ بزرگی چه باغ رنگارنگی

پر از صفا پر از عشق عجب باغ قشنگی

بال های ملائک روی دست بچه ها

جام هایی از شراب توی دست بچه ها

من و رضا ازبیرون توی باغ رو می دیدیم

صدای بچه ها رو اینجوری می شنیدیم:

اهای اهای بچه ها اینجا عجب حالیه

بچه ها هستن ولی جای شما خالیه

رضا نعره می کشید اهای اهی بسیجی

تانکها دارن می رسن بدو بدو ار.پی .جی

تانک بعثی خودش رو پشت کانال رسونده

نعره کشیدم رضا ! گلوله ای نمونده

رضا سرش رو با بغض روی سجده می زاره

خشابی تو دستاشه دست و بالا می یاره!

دستو می یاره بالا انگار داره جون می ده

می زنه زیر گریه خشاب رو نشون می ده

میگه ببین خدایا روحیه ها عالیه!

ولی چی کار باید کرد؟ خشابامون خالیه

صداش یه هو بند می یاد توی دست یک شهید

عینهو یه معجزه یه گوله ار.پی.جی دید

روبه سوی اون شهید خندیدو سر تکون داد

یواشی گفت مرتضی گلوله رو نشون داد

حرف انو گرفتم نگاهشو فهمیدم

جون تازه گرفتم سوی شهید دویدم

وناگهان صدایی صدای سرد سوتی

وناگهان خمپاره و ناگهان سکوتی

رضا یهو نعره زد بی شرفا اومدن

ماسکو بزار مرتضی که شیمیایی زدن

سینم پر از اتیش شد چشمامو هم گذاشتم

اومد یه شیمیای ماسک "ولی نداشتم

لبخند زدم و گفتم ماسک نداریم رضا

نعره کشید حرف نزن نفس نکش مرتضی

چفیه تو اب بزن حمله شیمیایی

گفتم داری جک میگی قمهمه ها خالیه

رضا پرید ماسکشو گذاشت روصورت من

نعره کشیدم رضا ماسکتو خودت بزن

خندید وگفت مرتضی برادرم بی خیال!

من رو گذاشتشو رفت رفتش بالای کانال

نفهمیدم چه چیزی قلب اونو می ازرد

نفهمیدم واسه چی پیرهنشو در اورد

رضا نعره می کشید بی شرفا باشمام

کانال هنوز مال ماست بیاین بیاین من اینجام

دوشکاچی از روی تانک اونو هدف گرفتش

کار رضا تموم شد نعره کشید و گفتش

بیاین بیاین من اینجام گردان هنوز روی پاست

بیاین بیاین ببینین کانال هنوز مال ماست...

هر کی می خاد خدافظ هرکی می خاد بمونه

بیادتموم عالم این حرفارو بدونه

باید اینو بدونه گردان هنوز روی پاست

هنوزم که هنوزه قلب زمین مال ماست

اهای اهای با شمام گردان هنوز روی پاست

هنوزم که هنوزه قلب زمین مال ماست!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خوش به حال اونایی که با شهادت رفتند خوش به سعادتشون پیش ارباب سربلندند وشاد

بدا به حال ما که کجای کاریم وبه چه بازی هایی مشغول بدا به حال ما بدابه حال ما .......

اونا از همه هستی وزندگی وجوانیشون برا ما گذشتند ما چی کار می کنیم پشت کردیم به

شهدا وارمانهای اونا  خدایا خودت رحمی کن چه جواب داریم به این لاله ها بدیم فردا قیامت

فقط می تونم بگم شرمنده ایم شرمنده ......................؟!

خوشا به حالتان ای سر و قامتان/ ای فرزندان روح الله / ای عاشقان حسین که در گرداب

خون وضو گرفتید و نماز عشق را به ارباب بی کفن خود اقتدا کردید /

شهدا قسمتون می دم به غریبی مادر دست مارم بگیرید سنگین شدیم وبال عرجمون بسته/

/این عکسم ختم کلام خودش گویای همه چی هستش راستی حتما نظرت رو بگو/



جوادنجاتی ::: دوشنبه 86/1/20::: ساعت 5:0 عصر


بسم الله الرحمن الرحیم

چرا جوانان ملت ماالان دنبال ناموس مردم اندوفکر نمی کنند که

شاید روزی با ناموس انان همین کار انجام شود

چرامن جوان دیگرشهدارافراموش کرده ام وهزاران چرای دیگر

چرا چرا چرا چرا چراچراچراچراچراچراچراچراچراچرا

ایا ماتاحالا فکرکردیم که امام زمان ناظر اعمال ما هستش

ایااسلام وشیعه بودن ماتنها به نماز خواندن است نمازی که بی

دوستی حضرت علی باشد نماز نیست چون فرموده حضرت علی انا

الصلاه پس باید روح نماز رو که حضرت علی است بشناسیم چرا

الان همه فکر می کنند که جوان ایرانی دلش سیاه است بر عکس

جوان ایرانی دلش پاک است ولی کسی نیست که راهنمایش کند

چرا بین جوانان امروزی فاصله افتاده چون کسی نیست که به

جوان بفهماندکه شهدا کی بودند جوان الان نمی دونه چی کار کنه

ازیک طرف تهاجم فرهنگی ازیک طرف بی خیالی مسئولین به واژه

شهید دیگه نمی دونم چی بگم  فقط از خدا می خام ظهور اقا رو

برسونه تا ما تو بلایای اخر زمون غرق گناه نشدیم 

اللهم عجل لولیک الفرج

(نوشته شده توسط کلب الحسین کربلایی مصطفی جوادی)



جوادنجاتی ::: پنج شنبه 86/1/9::: ساعت 5:0 عصر


نمی دونم از کجا شروع کنم خیلی شرمنده هستم یکی دوماهی

هست که شروع به ساخت وبلاگ ونوشتن مطلب برای وب هستم

ولی متاسفانه هنوز درمورد امام ان پیرعاشق وان مرجع بزرگ وپدر

مظلومان چیزی ننوشته ام ان رهبر عزیزمان که مرا ازبیراهه های

ظلالت به راه روشن علی(ع)وائمه اطهار کشاند وهمچون نوری اسمانی

راهم مارا روشن کردتابه سعادت برسیم فقط می توانم بگویم ای

امام ای پدر بزرگوارما شرمنده هستم که بی اجازه وبی اذن گرفتن از

محضر شمادرمورد یاران باوفا وفرزندان کربلایی تو شروع به نوشتن کردم

ولی الان از محضر مبارک شما پیر عشق وپدر عاشقان راستین اذن

می گیرم که در مورد لاله های سرخ درمورد ان گل های پرپرشده

بنویسم شاید با نور این یاران کربلایی که بارهنمون های شما راه سعادت

راشناختندوخود را به کاروان امام حسین(ع)رساندنددل ماهم نورانی

شود وما هم لبک گویان خود را به شما ها برسانیم ودر قیامت شرمنده

وسرافکنده نباشیم.(انشالله)



جوادنجاتی ::: یکشنبه 85/12/27::: ساعت 9:0 عصر


من که عمریست به کلبی درت می نازمدرپی چشم خمارت سروجان

می بازمارزوی دلم این است که بیدارشومازهمه اهل جهان

غیرتوبیزارشومرسم سگهاست که درنیمه شب پارس کنندباب

مستی است که بادلبر خودباز کنندمن به دین رسم که شبها به درت

پارس کنمسگ کوی توام وبردرتوپارس کنماستخوانی ده تاسگ

درت رام شودسارق بزم غمو میکده ناکام شودمن زدست تو فقط

جیره شب می گیرماستخوانم ندهی نیمه شب می میرمنوکرزینبمو

عبدولی ازادممن اباالفضلی ام واهل حسین ابادمبارهاگفته موتا

ابدمی گویمیاحسین ازحرمت بوی خدامی جویم



جوادنجاتی ::: شنبه 85/12/19::: ساعت 7:0 عصر


سلام به خدمت همه برو بچ ودوستان باوفاااااااااااا

من مخلص همه عزیزان هستم دربست دوستان عزیزم

 اقاامام رضا (ع)این نوکر گناه کار خودش رو طلبیده وراهی 

مشهد هستم به خود اقا قسم همه دوستان با وفاااااااا رو

 اونجا دعا می کنما ایشالله بر گردم با مطالب جدید و وصیت

نامه شهدای عزیزمان در خدمت شما عزیزان هستم که هرچند

کم اما قدمی در اشاعه فرهنگ شهادت  ونوکری شهدا برداریم

در اخر دعای همه شیعیان ومحبان اهل بیت

(اللهم عجل لولیک الفرج)



جوادنجاتی ::: چهارشنبه 85/11/18::: ساعت 8:0 عصر

<      1   2   3      >

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 0
کل بازدید :30092
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
جوادنجاتی
سلام علیک/ من جواد فرزند شهید ابراهیم نجاتی هستم پدرم ارادت خاصی به اقا اباالفضل داشته خود من هم از غلامان و نوکران اقا هستم(انشالله)و من این وبلاگ رو تقدیم می کن به ساحت مقدس ارباب و تمامی سرداران شهید شهرمون و در اون ازبیش 10000سردار شهید شهرکرمانشاه که به مظلومیت در این سرزمین زبانزد هستندمی نویسم/انشالله که روز قیامت نگاهی به ما بکنند / دراخر:یادی از یاران یابهتر بگم دلبرای من : شهیدان :عموکرم طهماسبی,عمواحمدسالمیان,خسرو ارمین,جعفر(بهمن)نیری,برومند کهزادی,علی اکبرشرفی,سیدمجیدکلوشادی, سیدمجتبی تیرانداز ,خسرو بصیرمند,شهاب خالصی,سیدجمال حائری زاده,مجیدزارعی,مرادحسین کرانی, عزیزعلی امیدوار,غلامعلی رزلانسری,سیدمحسن کشفی,کیومرث محمدی,خدامروت گلی, حاج حسین اجاقی, فرض الله رحیمی,سیدجوادذاکر :شادی روحشون صلوات حیدری
 
 
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<